02:16 چهار شنبه، 26 فوریه 14
من نه نایس هستم
نه بودهم
نه قرارست باشم.
من صرفاً برنامهنویس حقیری هستم که گاهی،
– صرفاً گاهی –
از بعضی از کامپایلِیشن اررورهای اطراف،
– صرفاً بعضی –
کمی میرنجم و بروز میدهم.
هربار هم حقیرانه از تو میخواستم بگذاری بهحساب راحت بودنم با تو، که حتی وارنینگ لاگ هایم را هم برایت عریان میکنم!
اما خب، سرکار عالی، فقط بلدی نایس بودن سایرین را با وجب و متر و سانتیگراد بسنجی و بهرخ و مردمک چشم من بکشی؛
بله، چشم.
□
من نه نایس هستم
نه قرارست باز بگویم که «مهم اینه که آدم در حین اینکه خودش باشه خواسته بشه، نه اینکه ادای آدمای نایس و باریک رو در بیاره!»
نه هرگز دیگر به کسی خواهم گفت.
من نه نایس هستم
نه آینهی امیدواریهای تو برای تحقق نایسنسی کمالگونه، مسطوع از عمقِ نگاهِ تو، بر صحنهی بشریت
نه هلیمای برای بالونِ پرواز اضطراریات بر فراز همهی آسمانهای غبارآلود دیگران و عینکهای دودیشان.
من صرفاً
خودم هستم.
بودم.
خودم. توجیهناکترین دلیل موجه برای خودم بودن.
بله، البته که حق با شماست؛
ولی جسارتاً تنگِ لقِ همهی آدمهای نایسنما ای که تا حالا با تو یک فنجان قهوه خوردهاند حداقل.
پ.ن. … یا به زودی خواهند خورد.