۰۴:۳۶ یکشنبه، ۶ اکتبر ۲۰۱۹
مثل لوکوموتیو
در هوای نمناک پنجِ صبحِ پاییز،
وقتی همه خوابند،
فقط رو به جلو…
پ.ن. ریچارد این روزها خودش با یک بالش و یک پتو، به روی طاقچه نقل مکان کرده. تا من و دهها هزار خط تلاش و غرور و خستگی و امید، شبها و روزها را با تمرکز بالاتری سپری کنیم.
ریچارد چندان وعدهی ماهیگیری چنگای به دلش نمیزد. منتهی با اینحال لم میدهد و پتو را نصفه روی خودش میکشد و بقیهی کتابش را میخواند.
ریچارد، این روزها، بهطرز بالغانه و دوستانهای، صبور است؛ و همیناش، اگر به حساب حمایت واگذارش کنیم، بسیار مطبوع و دلگرمکنندهترین است.
ریچارد، عمیقترین نوعِ دوستداشتن را، بدون هیچ چشمداشتای، عرضه میکند.
ممنون برای همهچیز، ببخشید، و شببخیر.