۰۸:۰۱ دوشنبه، ۳ ژوئن ۲۰۱۳
انسان موجودی است اجتماعی
که اجتماع را میآفریند،
بعد تنگ میکند مناسک اجتماع را؛
بعد در تنگنا گرم میکند کالبد را؛
بعد مسئولیت و وجههی اجتماعی میبخشد، نقشهای خلق شده را،
بعد که قالبش سفت شد، رنگ میکند جسم صلب را؛
بعد همهی پیچها را باز میکند.
بشتابید! بشتابید!
انسان اجتماعی و نقشپذیرفتهی اجتماعی!
همراه با نصایح و خودصحهگذاریهای دائمی!
اگر همین امروز اقدام کنید، ۱۰ درصد تخفیف جامعهی نقشپذیرفته بهعنوان کشبک به شما اهدا خواهد شد!
انسان موجودی است اجتماعی
که مضامین کوچک و تاریک شبهای وان نایت استند را
– همان هنجارهای غریزی و آرام را –
مهجور میکند.
نمیداند لذتش بالا میرود!؛ بلکه امیدوارست وجدانهای متحجر، شاید فردا صبحش جریده بشوند!
انسان موجودی است اجتماعی
و اجتماع
– این ولدزنای چموش و واژهفریب –
مخ همه را زده که موجودی است انسانی!
و سطحیزی هستیم که حواسمان نیست جای صفت و موصوف را، زیرکانه و ناجوانمردانه، عوض کردهاند؛
که انسانِ اجتماعی مطلوب اجتماع است، اما نه الزاماً محبوب انسان! (صفت؟ موصوف؟!)
انسان موجودی است اجتماعی
و تف به قالب همهی اکثریت غالب که تنها راه موجودیت را در اجتماعی بودن چارچوب بخشیدهاند.
همین میشود که فریادهای «مرگ بر آنتیسوشیال»شان از ته قلب، هزاران لایک میخورد وقتی یک گرگ وارد شهر میشود.
گرگها موجوداتی اجتماعی نیستند.